هوش مصنوعی:
متن توصیفی از طلوع آفتاب و تغییرات طبیعت در این لحظه است. صدای پرندگان و نور خورشید به تدریج جهان را پر میکند و شاعر احساس بیگانگی با این صحنه دارد. این توصیفات در یک فضای آرام و روستایی (ایوان چوبین) اتفاق میافتد.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شاعرانه و نمادین نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
سپیدهدم
به هزار زبان
وَلْوَله بود.
بیداری
از افق به افق میگذشت
و همچنان که آوازِ دوردستِ گردونهی آفتاب
نزدیک میشد
وَلْوَلهی پراکنده
شکل میگرفت
تا یکپارچه
به سرودی روشن بدل شود.
پیشْبازیان
تسبیحگوی
به مطلعِ آفتاب میرفتند
و من
خاموش و بیخویش
با خلوتِ ایوانِ چوبین
بیگانه میشدم.
مردادِ ۱۳۵۵
بهنمیر
وَلْوَله بود.
بیداری
از افق به افق میگذشت
و همچنان که آوازِ دوردستِ گردونهی آفتاب
نزدیک میشد
وَلْوَلهی پراکنده
شکل میگرفت
تا یکپارچه
به سرودی روشن بدل شود.
پیشْبازیان
تسبیحگوی
به مطلعِ آفتاب میرفتند
و من
خاموش و بیخویش
با خلوتِ ایوانِ چوبین
بیگانه میشدم.
مردادِ ۱۳۵۵
بهنمیر
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:سِمیرُمی
گوهر بعدی:ترانه آبی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.