هوش مصنوعی: این شعر به فضایی آرام و خیال‌انگیز در یک حوضخانه قدیمی می‌پردازد که عناصری مانند آب، کاشی‌های آینه‌ای، و فواره‌های کوچک، خاطره‌ای دور از وطن را زنده می‌کنند. تکرار تصاویر مانند چشم‌های بادامی تلخ در آینه‌های شش‌گوش و نجوای فواره، حس غربت و تنهایی امیرزاده را تقویت می‌کند. زمان به آرامی می‌گذرد و این خاطرات سال‌ها بعد نیز تازه باقی می‌مانند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و نمادین است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از تصاویر انتزاعی و تکرارهای شاعرانه ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

ترانه آبی

برای ع. پاشایی

قیلوله‌ی ناگزیر
در تاق‌تاقیِ‌ حوضخانه،
تا سال‌ها بعد
آبی را
مفهومی از وطن دهد.

امیرزاده‌یی تنها
با تکرارِ چشم‌های بادامِ تلخش
در هزار آینه‌ی شش‌گوشِ کاشی.

لالای نجواوارِ فوّاره‌یی خُرد
که بر وقفه‌ی خواب‌آلوده‌ی اطلسی‌ها
می‌گذشت
تا سال‌ها بعد
آبی را
مفهومی
ناگاه
از وطن دهد.

امیرزاده‌یی تنها
با تکرارِ چشم‌های بادامِ تلخش
در هزار آینه‌ی شش‌گوشِ کاشی.

روز
بر نوکِ پنجه می‌گذشت
از نیزه‌های سوزانِ نقره
به کج‌ترین سایه،
تا سال‌ها بعد
تکرّرِ آبی را
عاشقانه
مفهومی از وطن دهد
تاق‌تاقی‌های قیلوله
و نجوای خواب‌آلوده‌ی فوّاره‌یی مردّد
بر سکوتِ اطلسی‌های تشنه
و تکرارِ ناباورِ هزاران بادامِ تلخ
در هزار آینه‌ی شش‌گوشِ کاشی
سال‌ها بعد
سال‌ها بعد
به نیمروزی گرم
ناگاه
خاطره‌ی دوردستِ حوضخانه.

آه امیرزاده‌ی کاشی‌ها
با اشک‌های آبی‌ات!

آذرِ ۱۳۵۵

این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:سپیده‌دم
گوهر بعدی:از منظر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.