هوش مصنوعی: این شعر تصویری تاریک و تلخ از جهان ارائه می‌دهد که در آن عناصر طبیعی مانند خورشید، درخت، نسیم و مهتاب به مفاهیمی منفی مانند دشنام، جهل، وسوسه و کفر تشبیه شده‌اند. شاعر از احساس شرمساری، عقوبت و پلشتی سخن می‌گوید و در نهایت از عشق می‌خواهد تا پیش از غرق شدن در اشک، چیزی بگوید.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم عمیق و تاریک مانند گناه، دوزخ، شرمساری، عقوبت و پلشتی است که برای مخاطبان زیر 18 سال ممکن است سنگین و نامناسب باشد. همچنین، استفاده از تشبیهات پیچیده و مضامین فلسفی نیاز به درک بالاتری دارد.

عاشقانه

بیتوته‌ی کوتاهی‌ست جهان
در فاصله‌ی گناه و دوزخ
خورشید
همچون دشنامی برمی‌آید
و روز
شرمساری جبران‌ناپذیری‌ست.

آه
پیش از آنکه در اشک غرقه شوم
چیزی بگوی

درخت،
جهلِ معصیت‌بارِ نیاکان است
و نسیم
وسوسه‌یی‌ست نابکار.
مهتاب پاییزی
کفری‌ست که جهان را می‌آلاید.

چیزی بگوی
پیش از آنکه در اشک غرقه شوم
چیزی بگوی

هر دریچه‌ی نغز
بر چشم‌اندازِ عقوبتی می‌گشاید.
عشق
رطوبتِ چندش‌انگیزِ پلشتی‌ست
و آسمان
سرپناهی
تا به خاک بنشینی و
بر سرنوشتِ خویش
گریه ساز کنی.

آه
پیش از آن که در اشک غرقه شوم چیزی بگوی،
هر چه باشد

چشمه‌ها
از تابوت می‌جوشند
و سوگوارانِ ژولیده آبروی جهان‌اند.
عصمت به آینه مفروش
که فاجران نیازمندتران‌اند.

خامُش منشین
خدا را
پیش از آن که در اشک غرقه شوم
از عشق
چیزی بگوی!

۲۳ مردادِ ۱۳۵۹

این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:در لحظه
گوهر بعدی:شبانه
نظرها و حاشیه ها
ناشناس
۱۳۹۹/۷/۱۶ ۰۲:۵۹

سلام من غبارم من آکورد کفشدوزکها خوام

ناشناس
۱۳۹۹/۷/۱۶ ۰۲:۵۵

سالام من بهارستان من ایران زندگی می کنم من کوچه ی سویم زندگی می کنم سخت مان ۴هارم زندگی می کنیم مادرش تیان هستیم