هوش مصنوعی:
این متن به توصیف احساسات عمیق تنهایی و نابینایی میپردازد، گویی فرد در تاریکی مطلق و انزوای مرگبار گرفتار شده است. پرسشهایی درباره زمان و مکان، حس گمگشتگی را تقویت میکنند. سپس، یک صدای ناگهانی (تکسرفه) و احساس رهایی ناشی از آن، مانند دیدن یک چراغ در تاریکی، توصیف میشود.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و احساسی مانند تنهایی مرگزا و نابینایی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین، درک کامل این حسها نیاز به تجربهی عاطفی بیشتری دارد.
ظلماتِ مطلقِ نابینایی
به ایرج کابلی
ظلماتِ مطلقِ نابینایی.
احساسِ مرگزای تنهایی.
«ــ چه ساعتیست؟ (از ذهنت میگذرد)
چه روزی
چه ماهی
از چه سالِ کدام قرنِ کدام تاریخِ کدام سیاره؟»
تکسُرفهیی ناگاه
تنگ از کنارِ تو.
آه، احساسِ رهاییبخشِ همچراغی!
۱ مهرِ ۱۳۷۰
ظلماتِ مطلقِ نابینایی.
احساسِ مرگزای تنهایی.
«ــ چه ساعتیست؟ (از ذهنت میگذرد)
چه روزی
چه ماهی
از چه سالِ کدام قرنِ کدام تاریخِ کدام سیاره؟»
تکسُرفهیی ناگاه
تنگ از کنارِ تو.
آه، احساسِ رهاییبخشِ همچراغی!
۱ مهرِ ۱۳۷۰
۱۴۹۴
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:هاسمیک
گوهر بعدی:حجمِ قیرینِ نهدرکجایی...
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.