هوش مصنوعی: این شعر به یادبود مرتضا کیوان سروده شده و به مرگ و جاودانگی می‌پردازد. شاعر اشاره می‌کند که با وجود مرگ چراغ زندگی، جهان همچنان به حرکت خود ادامه می‌دهد. مردگان در شب خود از مشاهده جهان محروم می‌مانند، اما پیوند با گذشته و آینده باقی است. شعر با نگاهی به گذشته و آینده پایان می‌یابد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم فلسفی درباره مرگ و زندگی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک کامل شعر نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارد.

آن روز در اين وادی...

به یادِ زنده‌ی جاودان مرتضا کیوان

آن روز در این وادی پاتاوه گشادیم
که مرده‌یی اینجا در خاک نهادیم.


چراغش به پُفی مُرد و
ظلمت به جانش درنشست
اما
چشم‌اندازِ جهان
همچنان شناور ماند
در روزِ جهان.

مُردِ‌گان
در شبِ خویش
از مشاهده بی‌بهره می‌مانند
اما بندِ نافِ پیوند
هم از آن‌دست
به جای است. ــ
یکی واگَرد و به دیروز نگاهی کن:
آن سوی فرداها بود که جهان به آینده پا نهاد.

۷ فروردینِ ۱۳۷۲

این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:خلاصه‌ی احوال
گوهر بعدی:خاطره
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.