هوش مصنوعی: این شعر به تصویرگریِ حالاتِ مرموز و تاریکِ حیات و مرگ می‌پردازد. با استفاده از استعاره‌های پیچیده مانند «زخمِ خاک»، «نفسی فروخورده»، و «سایه‌ی بهمنی»، فضایی سنگین و پر از اضطراب را ترسیم می‌کند. همچنین، به مفاهیمی مانند خوف، مرگِ خاموش، و رخوتِ تاریخی اشاره دارد. در بخش دوم، خطاب به «خوابِ خرگوشان» و «زنجیرِ خواب»، نوعی هشدار یا بیدارباشِ شاعرانه مطرح می‌شود.
رده سنی: 17+ محتوا شامل مفاهیم عمیق و گاه تاریک (مانند مرگ، ترس، و تاریخِ خونین) است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

ببر

آن دَلاّدَلِّ حیات
که استتارِ مراقبتش
در زخمِ خاک
سراسر
نفسی فروخورده را مانَد.

سایه و زرد
مرگِ خاموش را مانَد،
مرگِ خفته را و قیلوله‌ی خوف را.
هر کَشاله‌اش کِیفی بی‌قرار است
نهان
در اعصابِ گرسنگی،
سایه‌ی بهمنی
به خویش اندر چپیده به هیأتِ اعماق.

هر سکون‌اش
لحظه‌ی مقدرِ چنگالِ نامنتظر،
جلگه‌ی برف‌پوش
سراسر
اعلامِ حضورِ پنهانش:
به خون درغلتیدنِ خفتگانِ بی‌خبری
در گُرده‌گاهِ تاریخ.



ای به خوابِ خرگوران فروشده
به نوازشِ دستانِ شرورِ یکی بدنهاد!
ای زنجیرِ خواب گسسته به آوازِ پای رهگذری خوش‌سگال!

۱۷ آذرِ ۱۳۷۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گدایانِ بیابانی
گوهر بعدی:طرح‌های زمستانی
نظرها و حاشیه ها
شهریار
۱۴۰۰/۴/۱۵ ۱۶:۳۲

او در من و من در او{ببر❤️}