هوش مصنوعی: این متن شعری است که از زیبایی و تأثیرات عمیق عشق و طبیعت سخن می‌گوید. شاعر از طنین فراموشی، زیبایی‌های تاریک و خروشان، و تأثیرات متحول‌کننده عشق بر جهان و خودش صحبت می‌کند. او از ترس و فرار از زیبایی، ولی همچنین تسلیم شدن در برابر آن می‌گوید. متن پر از تصاویر شاعرانه و احساسات عمیق است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی تصاویر و مفاهیم مانند 'فراموشی' و 'غم' ممکن است نیاز به بلوغ ذهنی بیشتری برای درک داشته باشند.

موج نوازشی، ای گرداب

کوهساران مرا پر کن، ای طنین فراموشی!
نفرین به زیبایی- آب تاریک خروشان - که هست مرا
فرو پیچد و برد!
تو ناگهان زیبا هستی. اندامت گردابی است.
موج تو اقلیم مرا گرفت.
ترا یافتم، آسمان ها را پی بردم.
ترا یافتم، درها را گشودم، شاخه را خواندم.
افتاده باد آن برگ، که به آهنگ وزش هایت نلرزد!
مژگان تو لرزید: رویا در هم شد.
تپیدی: شیره گل بگردش آمد.
بیدار شدی: جهان سر برداشت، جوی از جا جهید.
براه افتادی: سیم جاده غرق نوا شد.
در کف تست رشته دگرگونی.
از بیم زیبایی می گریزم، و چه بیهوده: فضا را گرفته ای.
یادت جهان را پر غم می کند، و فراموشی کیمیاست.
در غم گداختم، ای بزرگ، ای تابان!
سر برزن، شب زیست را در هم ریز، ستاره دیگر خاک!
جلوه ای، ای برون از دید!
از بیکران تو می ترسم ، ای دوست! موج نوازشی.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:محراب
گوهر بعدی:میوه تاریک
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.