هوش مصنوعی:
متن روایتگر تجربهای استعاری و فلسفی از مواجهه با مرگ و زندگی است. راوی با دیدن ردپاهایی در بیابان، به دنبال منشأ و مقصد آنها میگردد. این ردپاها ناپدید میشوند و او با تصویری از مرگ و تنهایی روبهرو میشود. سپس نوری دوباره ظاهر میشود و او را به زندگی بازمیگرداند، اما این بار با سوالاتی مشابه درباره هستی خود. متن با تکرار پرسشهای بنیادین درباره وجود و هدف به پایان میرسد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، پرداختن به موضوعاتی مانند مرگ، تنهایی و پرسشهای وجودی ممکن است برای خوانندگان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.
برخورد
نوری به زمین فرود آمد:
دو جاپا بر شنهای بیابان دیدم.
از کجا آمده بود؟
به کجا می رفت؟
تنها دو جاپا دیده می شد.
شاید خطایی پا به زمین نهاده بود.
ناگهان جاپاها براه افتادند.
روشنی همراهشان میخزید.
جاپاها گم شدند،
خود را از روبرو تماشا کردم:
گودالی از مرگ پر شده بود.
و من در مرده خود براه افتادم.
صدای پایم را از راه دوری میشنیدم،
شاید از بیابانی میگذشتم.
انتظاری گمشده با من بود.
ناگهان نوری در مردهام فرود آمد
و من در اضطرابی زنده شدم:
دو جاپا هستیام را پر کرد.
از کجا آمده بود؟
به کجا میرفت؟
تنها دو جاپا دیده میشد.
شاید خطایی پا به زمین نهاده بود.
دو جاپا بر شنهای بیابان دیدم.
از کجا آمده بود؟
به کجا می رفت؟
تنها دو جاپا دیده می شد.
شاید خطایی پا به زمین نهاده بود.
ناگهان جاپاها براه افتادند.
روشنی همراهشان میخزید.
جاپاها گم شدند،
خود را از روبرو تماشا کردم:
گودالی از مرگ پر شده بود.
و من در مرده خود براه افتادم.
صدای پایم را از راه دوری میشنیدم،
شاید از بیابانی میگذشتم.
انتظاری گمشده با من بود.
ناگهان نوری در مردهام فرود آمد
و من در اضطرابی زنده شدم:
دو جاپا هستیام را پر کرد.
از کجا آمده بود؟
به کجا میرفت؟
تنها دو جاپا دیده میشد.
شاید خطایی پا به زمین نهاده بود.
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:باغی در صدا
گوهر بعدی:بی پاسخ
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.