هوش مصنوعی:
در این شعر، شاعر از حس تنهایی و اندوه خود در اتاقش میگوید. او از مرغ مهتاب، ابر گریان، گلهای پشیمانی و خورشید نارنجی که در مرداب اتاقش میروید، سخن میگوید. همچنین، او از مرگ مغرب و تولد مشرق در پنجرهاش یاد میکند. شاعر تأکید میکند که بیدار است و خواب نیست و اکنون آهنگ مرغ مهتاب را میشنود و گلهای پشیمانی را پرپر میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای نمادها و مفاهیم عمیق و انتزاعی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، فضای اندوهگین و سمبلیک شعر نیاز به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری دارد.
خواب تلخ
مرغ مهتاب
می خواند.
ابری در اتاقم می گرید.
گل های چشم پشیمانی می شکفد.
در تابوت پنجره ام پیکر مشرق می لولد.
مغرب جان می کند،
می میرد.
گیاه نارنجی خورشید
در مرداب اتاقم می روید کم کم
بیدارم
نپندارید در خواب
سایه شاخه ای بشکسته
آهسته خوابم کرد.
اکنون دارم می شنوم
آهنگ مرغ مهتاب
و گل های پشیمانی را پرپر می کنم.
می خواند.
ابری در اتاقم می گرید.
گل های چشم پشیمانی می شکفد.
در تابوت پنجره ام پیکر مشرق می لولد.
مغرب جان می کند،
می میرد.
گیاه نارنجی خورشید
در مرداب اتاقم می روید کم کم
بیدارم
نپندارید در خواب
سایه شاخه ای بشکسته
آهسته خوابم کرد.
اکنون دارم می شنوم
آهنگ مرغ مهتاب
و گل های پشیمانی را پرپر می کنم.
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:جهنم سرگردان
گوهر بعدی:سفر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.