هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از احساس سردرگمی، تنهایی و افسردگی خود میگوید. او از مردم دوری میکند زیرا معتقد است آنها در ظاهر دوستنما اما در باطن پُر از حقارت هستند. همچنین، از ناسازگاری و بیگانگی با دیگران رنج میبرد و از دل خود میخواهد که از این دیوانگیها دست بردارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و اجتماعی مانند افسردگی، تنهایی و انتقاد از روابط انسانی است که درک آنها برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است.
رمیده
نمی دانم چه می خواهم خدایا
به دنبال چه می گردم شب و روز
چه می جوید نگاه خسته ی من
چرا افسرده است این قلب پر سوز
ز جمع آشنایان می گریزم
به کنجی می خزم آرام و خاموش
نگاهم غوطه ور در تیرگی ها
به بیمار دل خود می دهم گوش
گریزانم از این مردم که با من
به ظاهر همدم و یک رنگ هستند
ولی در باطن از فرط حقارت
به دامانم دو صد پیرایه بستند
از این مردم ، که تا شعرم شنیدند
به رویم چون گلی خوشبو شکفتند
ولی آن دم که در خلوت نشستند
مرا دیوانه ای بد نام گفتند
دل من، ای دل دیوانه ی من
که می سوزی از این بیگانگی ها
مکن دیگر ز دست غیر فریاد
خدا را ، بس کن این دیوانگی ها
به دنبال چه می گردم شب و روز
چه می جوید نگاه خسته ی من
چرا افسرده است این قلب پر سوز
ز جمع آشنایان می گریزم
به کنجی می خزم آرام و خاموش
نگاهم غوطه ور در تیرگی ها
به بیمار دل خود می دهم گوش
گریزانم از این مردم که با من
به ظاهر همدم و یک رنگ هستند
ولی در باطن از فرط حقارت
به دامانم دو صد پیرایه بستند
از این مردم ، که تا شعرم شنیدند
به رویم چون گلی خوشبو شکفتند
ولی آن دم که در خلوت نشستند
مرا دیوانه ای بد نام گفتند
دل من، ای دل دیوانه ی من
که می سوزی از این بیگانگی ها
مکن دیگر ز دست غیر فریاد
خدا را ، بس کن این دیوانگی ها
۲۴۴۴
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شعلهٔ رمیده
گوهر بعدی:خاطرات
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.