هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان احساسات عمیق عاشقانه و حسرت‌های ناشی از عشق ناکام می‌پردازد. او از خاطراتی مانند نگاه‌ها، بوسه‌ها و خنده‌های معشوق یاد می‌کند که همچنان در ذهنش زنده هستند. عشقی که با درد و نومیدی همراه است و شاعر از ترس سوختن دوباره در این عشق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل احساسات پیچیده عاشقانه، حسرت و درد عشق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین استفاده از استعاره‌های عمیق و مفاهیم عاطفی سنگین ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

خاطرات

باز در چهره ی خاموش خیال
خنده زد چشم گناه آموزت

باز من ماندم و در غربت دل
حسرت بوسه ی هستی سوزت




باز من ماندم و یک مشت هوس
باز من ماندم و یک مشت امید

یاد آن پرتو سوزنده ی عشق
که ز چشمت به دل من تابید




باز در خلوت من دست خیال
صورت شاد تو را نقش نمود

بر لبانت هوس مستی ریخت
در نگاهت عطش طوفان بود




یاد آن شب که تو را دیدم و گفت
دل من با دلت افسانه ی عشق

چشم من دید در آن چشم سیاه
نگهی تشنه و دیوانه ی عشق




یاد آن بوسه که هنگام وداع
بر لبم شعله ی حسرت افروخت

یاد آن خنده ی بی رنگ و خموش
که سراپای وجودم را سوخت




رفتی و در دل من ماند به جای
عشقی آلوده به نومیدی و درد

نگهی گمشده در پرده ی اشک
حسرتی یخ زده در خنده ی سرد




آه اگر باز بسویم آیی
دیگر از کف ندهم آسانت

ترسم این شعله ی سوزنده ی عشق
آخر آتش فکند بر جانت
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رمیده
گوهر بعدی:رویا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.