هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از رها کردن تخته‌پاره‌ای به امواج دریا سخن می‌گوید و احساس حسرت و تسلیم در برابر تقدیر را بیان می‌کند. او از دگرگونی‌های زندگی، ناپدید شدن سواحل آشنا و غرق شدن جزیره‌های طلایی در آب‌های تیره می‌گوید. شاعر خود را به دست امواج دریا می‌سپارد و از بیم و پروا دوری می‌جوید. او همچنین از رهایی از درد و رنج سخن می‌گوید و آرزوی بی‌دردی و شوریده‌رنگی را دارد. در نهایت، شاعر به خستگی و ناتوانی خود اشاره می‌کند و بار دیگر از رها کردن تخته‌پاره به دریا و سپردن زمام حسرت به دست تقدیر سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، همچنین استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. علاوه بر این، برخی از مضامین مانند حسرت، تسلیم و ناامیدی ممکن است برای سنین پایین‌تر سنگین باشد.

قولی در ابوعطا

کرشمهٔ درآمد
دگر تخته پاره به امواج دریا سپرده‌ام من
زمام حسرت به دست دریغا سپرده‌ام من
همه بودها دگرگون شد
سواحل آشنایی
در ابرهای بی سخاوت پنهان گشت
جزیره‌های طلایی
در آب تیره مدفون شد
برگشت
افق تا افق آب است
کران تا کران دریا
حجاز ۱
ببری گهوارهٔ سرد! ای موج
مرا به هر کجا که خواهی
دگر چه بیم و دگر چه پروا چه بیم و پروا؟
که برگ‌های شمیم هستیم را، با نسیم صحرا سپرده‌ام من
دگر تخته پاره به امواج دریا سپرده‌ام من
برگشت
کران تا کران آب است
افق تا افق دریا
حجاز۲
چه پروا، ای دریا
خروش چندان که خواهی برآور از دل
نخواهد گشودن ز خواب چشم این کودک
چه بیمی گهواره جنبان دریا گم کرده ساحل؟
که دیری ست دیری،‌ تا کلید گنجینه‌های قصر خوابم را
به جادوی لالا سپرده‌ام من
دگر تخته پاره به امواج دریا سپرده‌ام من
گبری
گنه نکرده بادافره کشیدن
خدا داند که این درد کمی نیست
بمیر ای خشک لب! در تشنه کامی
که این ابر سترون را نمی نیست
خوشا بی دردی و شوریده رنگی
که گویا خوش‌تر از آن عالمی نیست
برگشت
افق تا افق آب است
کران تا کران دریا
نه ماهیم من، از شنا چه حاصل؟
که نیست ساحل ساحل که نیست ساحل
دگر بازوانم خسته ست
مرا چه بیم و ترا چه پروایی دل
که دانی که دانی
دگر تخته پاره به امواج دریا سپرده‌ام من
زمام حسرت به دست دریغا سپرده‌ام من
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:آخر شاهنامه
گوهر بعدی:چه آرزوها
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.