هوش مصنوعی:
شاعر در این متن، شب پاییزی را توصیف میکند که همدرد و مهربان است، اما در عین حال طولانی و اشکآور. او از احساس تنهایی و غم خود میگوید و از این که آیا شب بر او میگرید یا بر بامدادش. شب همچون پرستاری سیاهپوش در کنار او نشسته و اشک میریزد. شاعر به ادامهدار بودن این شب و احساساتش اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات غم و تنهایی نیاز به بلوغ فکری برای درک و پردازش دارد.
پرستار
شب از شبهای پاییزی ست
از آن همدرد و با من مهربان شبهای اشک آور
ملول و خسته دل گریان و طولانی
شبی که در گمانم من که آیا بر شبم گرید، چنین همدرد
و یا بر بامدادم گرید، از من نیز پنهانی
من این میگویم و دنباله دارد شب
خموش و مهربان با من
به کردار پرستاری سیه پوش پیشاپیش، دل بر کنده از بیمار
نشسته در کنارم، اشک بارد شب
من اینها گویم و دنباله دارد شب
از آن همدرد و با من مهربان شبهای اشک آور
ملول و خسته دل گریان و طولانی
شبی که در گمانم من که آیا بر شبم گرید، چنین همدرد
و یا بر بامدادم گرید، از من نیز پنهانی
من این میگویم و دنباله دارد شب
خموش و مهربان با من
به کردار پرستاری سیه پوش پیشاپیش، دل بر کنده از بیمار
نشسته در کنارم، اشک بارد شب
من اینها گویم و دنباله دارد شب
۱۶۵۰
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:آواز چگور
گوهر بعدی:غزل ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.