هوش مصنوعی: این شعر از سه بخش تشکیل شده است که در آن شاعر به بیان احساسات و حالات درونی خود می‌پردازد. در بخش نخست، شاعر از امید و وسوسه‌های گناه صحبت می‌کند و با خود درگیر است. در بخش دوم، شاعر از شب و گناهان گذشته یاد می‌کند و به زیبایی‌های طبیعت اشاره دارد. در بخش آخر، شاعر با شعف و خوشحالی به بستر خود می‌رود و به آینده امیدوار است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق احساسی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره‌هایی به گناه و وسوسه وجود دارد که نیاز به بلوغ فکری برای درک مناسب دارد.

سه شب

نخستین
روزنه‌ای از امید، گرم و گرامی
روشنی افکنده باز بر دل سردم
دایم از آن لذتی که خواهم آمد
مستم و با سرنوشت بد به نبردم
تا بردم گاهگاه وسوسه با خویش
کای دله دل! چشم ازین گناه فرو پوش
یاد گناهان دلپذیر گذشته
بانگ بر آرد که: ای شیطان! خاموش
وسوسهٔ تو به در دلم نکند راه
توبه کند، آنکه او گنه نتواند
گرگم و گرگ گرسنه‌ام من و گویم
مرگ مگر زهر توبه‌ام بچشاند
دومین
باز شب آمد، حرمسرای گناهان
باز در آن برگ لاله راه نکردیم
وای دلا! این چه بی فروغ شبی بود
حیف، گذشت امشب و گناه نکردیم
ای لب گرم من! ای ز تف عطش خشک
باش که سیرت کنم ز بوسهٔ شاداب
از لب و دندان و چهره‌ای که بر آنها
رشک برد لاله و ستاره و مهتاب
اخترکان! شب به خیر، خسته شدم باز
بسترم از انتظار خسته‌تر از من
خسته‌ام، اما خوشم که روح گناهان
شاد شود، شاد، تا شب دگر از من
آخرین
مست شعف می‌روم به بسترم امشب
بر دو لبم خنده، تا که خنده کند روز
باز ببینم سعادت تو چه قدر است
بستر خوشبختم! ای ... بستر پیروز
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:به مهتابی که به گورستان می تابید
گوهر بعدی:سگها و گرگها
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.