هوش مصنوعی: این شعر به رابطهٔ دیرینه و متناقض آب و آتش می‌پردازد، که نمادهایی از زندگی، تقدس، نابودی و رنج هستند. شاعر از آتشی مقدس سخن می‌گوید که با آب‌های شوم و تاریک خاموش شده و به فریادی دردآلود تبدیل شده است. این فریاد نماد رنج و یادآوری گذشته است و شاعر تأکید می‌کند که این خاطره را فراموش نخواهد کرد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی، استفاده از نمادهای پیچیده و بیان رنج و تاریکی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد. درک این متن نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ بیشتری دارد.

آب و آتش

آب و آتش نسبتی دارند جاویدان
مثل شب با روز، اما از شگفتی‌ها
ما مقدس آتشی بودیم و آب زندگی در ما
آتشی با شعله‌های آبی زیبا
آه
سوزدم تا زنده‌ام یادش که ما بودیم
آتشی سوزان و سوزاننده و زنده
چشمهٔ بس پاکی روشن
هم فروغ و فر دیرین را فروزنده
هم چراغ شب زدای معبر فردا
آب و آتش نسبتی دارند دیرینه
آتشی که آب می‌پاشند بر آن، می‌کند فریاد
ما مقدس آتشی بودیم، بر ما آب پاشیدند
آب‌های شومی و تاریکی و بیداد
خاست فریادی، و درد آلود فریادی
من همان فریادم، آن فریاد غم بنیاد
هر چه بود و هر چه هست و هر چه خواهد بود
من نخواهم برد، این از یاد
کآتشی بودیم بر ما آب پاشیدند
گفتم و می‌گویم و پیوسته خواهم گفت
ور رود بود و نبودم
همچنان که رفته است و می‌رود
بر باد
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:داوری
گوهر بعدی:پاسخ
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.