۳۶۷ بار خوانده شده

بازار سنبل

ترک من، چون حلقهٔ مشکین کاکل بشکند
لاله را دلخون کند، بازار سنبل بشکند

ور خرامان سرو گلنارش کند میل چمن
سرو را از پا در اندازد، دل گل بشکند

تا هلال ابروی جانان ز چشمم دور شد
اندر این ره، سیل‌ها باشد که صد پل بشکند

چون نسیم صبحگاهی پردهٔ گل بردرد
خار غم اندر دل مجروح بلبل، بشکند

ای صبوحی سرّ و حدت را، ز دست خود مده
تا خیال زهد و تقوا را توکّل بشکند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:صید دل
گوهر بعدی:چشم هندو
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.