هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و معنوی است که به ستایش خداوند و نقش او در جهان و زندگی انسان می‌پردازد. شاعر از خداوند به عنوان منبع حیات، وفا، شفا و کیمیا یاد می‌کند و او را در همه چیز حاضر و ناظر می‌داند. همچنین، از باده‌ی معنوی و عشق الهی سخن می‌گوید و از انسان می‌خواهد تا به سوی خداوند روی آورد و از وسوسه‌ها دوری کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴۷۳

آبْ تو دِهْ گُسَسته را در دو جهانْ سَقا تویی
بارْ تو دِهْ شِکَسته را بارگَهِ وَفا تویی

بُرجِ نَشاطْ رَخْنه شُد لشکرِ دلْ بِرَهنه شُد
مَیمَنه را کُلَهْ تویی مَیْسَره را قَبا تویی

میْ زده میْ‌ایم ما کوفته دی‌ایم ما
چَشم نهاده ایم ما در تو که توتیا تویی

رویْ مَتاب از وَفا خاکْ مَریز بر صَفا
آبِ حَیاتی و حَیا پُشتِ دل و بَقا تویی

چَرخْ تو را نِدا کُند بَهرِ تو جانْ فِدا کُند
هرچه زِ تو زیان کُند آن همه را دَوا تویی

خیز بیار باده‌یی مَرکَبِ هر پیاده‌یی
بَهرِ زَکاتِ جانِ خود ساقیِ جانِ ما تویی

این خَبَر و مُجادلی نیست نشانِ یک دلی
گَردنِ این خَبَر بِزَن شِحْنه کِبْریا تویی

گردنِ عَربَده بِزن وَسوَسه را زِ بُن بِکَن
باده خاص دَرفَکَن خاصبَکِ خدا تویی

وَقتِ لِقایِ یوسُفان مَست بُدند کَفْ بُران
ما نه کَمیم از زنان یوسُفِ خوش لِقا تویی

از رُخِ دوست باخَبَر وَزْ کَفِ خویش‌ بی‌خَبَر
این خَبَری‌ست مُعْتَبَر پیشِ تو کاوسْتا تویی

پُر کُن زان میِ نَهان تا بخوریم‌ بی‌دَهان
تا که بِدانَد این جهانْ باز که کیمیا تویی

باده کُهنه خدا روزِ اَلَست رَهَنما
گشته به دستِ اَنْبیا وارثِ اَنْبیا تویی
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.