هوش مصنوعی: این شعر تصاویر طبیعت و پدیده‌های جوی مانند ابر، تندر، تگرگ و آذرخش را با زبانی شاعرانه و استعاری به تصویر می‌کشد. شاعر از قدرت و هیبت طبیعت می‌گوید و در پایان به حکمت و بخشش خداوند اشاره می‌کند.
رده سنی: 14+ زبان شعر نسبتاً پیچیده و استعاری است و درک کامل آن نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم انتزاعی مانند حکمت و بخشش الهی ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال قابل‌درک نباشد.

شمارهٔ ۱۹ - در وصف تگرگ

ز میغ اندر جهد هزمان درخشا
شود میغ از درخشیدنش رخشا

کجا طفلی کشد با دست لرزان
خطی زرین‌، بدان ماند درخشا

دمد تندر بدان قوت که گویی
شودکوه ازنهیبش پخش پخشا

الا زین سنگسار ابر فریاد
کریما کردگارا جرم بخشا

تگرگی آمد از بالا که گفتی
کشد رستم خدنگ از پشت رخشا

ز سنگک اا باغ چون‌ دشت نمک شد
که بود از لاله چون کان بدخشا

دژم شد گونهٔ نسرین روشن
سیه شد چهرهٔ شب‌بوی رخشا

نگه کن تا چه گوید رودکی انک
به‌هر بابش ز حکمت بود بخشا

نباشد زین زمانه بس شگفتی
اگر بر ما ببارد آذرخشا
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸ - تاجگذاری
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰ - سرود خارکن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.