هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از ناعادلانه بودن رفتار جهان و افراد نسبت به خودش شکایت می‌کند. او از این که دیگران از او بهره می‌برند اما به او توجهی نمی‌کنند، گلایه می‌کند. شاعر همچنین به قدرت و تأثیر بخشش و توجه اشاره می‌کند و بیان می‌کند که چگونه توجه و بخشش می‌تواند زندگی افراد را دگرگون کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند شکایت از ناعادلانه بودن جهان و تأثیر بخشش نیاز به تجربه و درک بیشتری از زندگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۲۴۸۳

تَلْخ کُنی دَهانِ من قَند به دیگران دَهی
نَمْ نَدَهی به کِشتِ من آبْ به این و آن دَهی

جانِ مَنیّ و یارِ من دولتِ پایدارِ من
باغِ من و بهارِ من باغ مرا خَزان دَهی؟

یا جِهَتِ سِتیزِ من یا جِهَتِ گُریزِ من
وَقتِ نَبات ریزِ من وَعده و اِمْتحان دَهی

عود که جود می‌کُند بَهرِ تو دود می‌کُند
شیر سُجود می‌کُند چون به سگْ استخوان دَهی

بَرگُذَرم زِ نُه فَلَک گَر گُذَری به کویِ من
پایْ نَهَم بر آسْمان گَر به سَرَم اَمان دَهی

عقل و خِرَد فقیرِ تو پَروَرشَشْ زِ شیرِ تو
چون نَشَود زِ تیرِ تو آن کِه بدو کَمان دَهی؟

در دو جهان بِنَنْگَرد آن کِه بِدو تو بِنْگَری
خُسروِ خُسروان شود گَر به گدا تو نان دَهی

جُمله تَنْ شِکَر شود هر کِه بِدو شِکَر دَهی
لُقمه کُند دو کَوْن را آن کِه تواَش دَهان دَهی

گشتم جُمله شهرها نیست شِکَر مگر تو را
با تو مِکیس چون کُنم گَر تو شِکَر گِران دَهی

گَهْ بِکُشی گِران دَهی گَهْ همه رایگان دَهی
یک نَفَسی چُنین دَهی یک نَفَسی چُنان دَهی

مَفْخَرِ مِهْر و مُشتری در تبریز شَمسِ دین
زنده شود دلِ قَمَر گَر به قَمَرْ قِران دَهی
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.