هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که از عشق و اشتیاق به معشوق الهی سخن می‌گوید. شاعر از آتش عشق در دل و جدایی از معشوق شکایت می‌کند و از نور و روشنایی معنوی که از سوی خداوند می‌آید، سخن می‌گوید. در نهایت، وحدت و یگانگی با خداوند و رهایی از شر و بدی را توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم فلسفی و معنوی دارد. بنابراین، برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است.

غزل شمارهٔ ۲۴۸۸

ای کِه غَریبْ آتشی در دل و جانِ ما زدی
آتشِ دل مُقیم شُد تو به سَفَر چرا شُدی؟

آتشِ تو مُقیم شُد با دلِ من نَدیم شُد
آتشِ خویش را بگو کآبِ حَیات آمدی

چاشْنیِ خیالِ تو می‌بِدَرَد دلِ مرا
ای غَمِ او چو شِکَّری ای دلِ منْ چو کاغدی

شمعْ بِدان صَبور شُد تا هَمِگیش نور شُد
نور بِهْ است از همه خاصه که نورِ سَرمَدی

نور دَمی که عاقْ شُد طالِبِ روح طاق شُد
ماهِ مرا مُحاق شُد‌ بی‌مَهِ فَضْلِ ایزدی

بازرَسید آیَتی از طرف عِنایَتی
وَحدتِ‌ بی‌نِهایَتی گشت امام و مُقْتَدی

بَست پَلنگِ قَهر را بازگُشاد مِهْر را
قُبّه بِبَست شهر را شهر بِرَست از بَدی
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.