هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و محبت به معشوق سخن میگوید و برتری معشوق را بر همه چیز، از جمله ماه و خورشید و ستارگان، تأکید میکند. شاعر همچنین از عشق به عنوان نیرویی قدرتمند یاد میکند که میتواند انسان را به سوی کمال و حقیقت هدایت کند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی ادبی دارد.
غزل شمارهٔ ۲۴۸۹
گَر زِ تو بوسهیی خَرَد صَد مَه و مِهْر و مُشتری
تا نَفُروشی ای صَنَم کَزْ مَهْ و مِهْر خوش تَری
وَرْ دو هزار جان و دل بر دَرِ تو وَطَن کُند
دَر مَگُشای ای صَنَم کَزْ دل و جانْ تو بَرتَری
آیِنِه کیست تا تو را در دلِ خویشْ جا دَهَد؟
ای صَنَما به جانِ تو کایِنِه در بِنَنْگَری
دست مَدِهْ تو چَرخ را تا که به پیشِ اسب او
غاشیه تو را کَشَد بَر سَرِ خود به چاکَری
دولتِ سنگ پارهیی گر چه بیافت چارهیی
در تَنِ خویش بِنْگَرَد بیند وَصفِ گوهری
ای دلِ بازشکلِ من جانِبِ دستِ عشقِ او
با پَرِ عشقِ او بِپَر چند به پَرِّ خود پَری؟
در پِیِ شاهْ شَمسِ دین تا تبریز میدَوان
لشکرِ عشق با وِیْ است رو که تو هم زِ لشکری
تا نَفُروشی ای صَنَم کَزْ مَهْ و مِهْر خوش تَری
وَرْ دو هزار جان و دل بر دَرِ تو وَطَن کُند
دَر مَگُشای ای صَنَم کَزْ دل و جانْ تو بَرتَری
آیِنِه کیست تا تو را در دلِ خویشْ جا دَهَد؟
ای صَنَما به جانِ تو کایِنِه در بِنَنْگَری
دست مَدِهْ تو چَرخ را تا که به پیشِ اسب او
غاشیه تو را کَشَد بَر سَرِ خود به چاکَری
دولتِ سنگ پارهیی گر چه بیافت چارهیی
در تَنِ خویش بِنْگَرَد بیند وَصفِ گوهری
ای دلِ بازشکلِ من جانِبِ دستِ عشقِ او
با پَرِ عشقِ او بِپَر چند به پَرِّ خود پَری؟
در پِیِ شاهْ شَمسِ دین تا تبریز میدَوان
لشکرِ عشق با وِیْ است رو که تو هم زِ لشکری
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۸۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.