هوش مصنوعی: این متن شعری است که پایتخت را با تصاویر زیبا و استعاری از گل‌ها و طبیعت توصیف می‌کند. شاعر از زیبایی‌های شهر ری سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌هایی مانند «پای تخت گل» و «درخت گل»، تصویری شاعرانه و زنده از شهر ارائه می‌دهد. همچنین، به نقش بخت و تلاش در گشودن راه‌ها اشاره می‌کند و تأثیر طبیعت (مانند آفتاب و باد) بر زندگی را بیان می‌کند.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم استعاری و شاعرانه است که ممکن است برای کودکان کم‌سن قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و ترکیبات پیچیده‌تر ادبی، آن را برای مخاطبان با سطح درک بالاتر مناسب می‌سازد.

شمارهٔ ۱۵۲ - پایتخت گل

در پایتخت ما بگشادند بخت گِل
شد پایتخت ما به صفت پای تخت گل

خوشگلتر از شوارع ری نیست کاندروست
صدگونه شکل هندسی از لخت لخت گل

هر گه ستور گام نهد از پی عبور
بر گرد گام‌هاش بروید درخت گل

گر تختی از بلور نهی برکنار راه
در نیم لحظه‌اش نشناسی ز تخت گل

گر بخت گل گره خورد از سعی نیم‌شب
عمال نیمروز گشایند بخت گل

یک رخت پاک باز نماند به شهر ری
گر آفتاب و باد نه‌بندند رخت گل

گر قصه موجز آمد عیبم مکن ازآنک
سخت است رد شدن ز قوافی سخت گل
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۱ - پیام به انگلستان
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۳ - دار مجازات
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.