هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف شب و طبیعت می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های متنوع، حالات مختلف شب، ستارگان، ماه، و عناصر طبیعی مانند گل و بید را به تصویر می‌کشد. همچنین، مفاهیمی مانند گذر زمان، زیبایی‌های طبیعت، و تأملات فلسفی در مورد جهان نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، درک کامل زیبایی‌های ادبی و معنایی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۷۰ - شب پائیز

روز بگذشت و شب تیره بگستردادیم
مسند از حجره به ایوان فکن ای نیک‌ندیم

بادهٔ روشن نیک است همه وقت و سماع
ویژه اکنون که شب تیره بگسترد ادیم

گل اگر چند نمانده است فزون‌، لیک هنوز
مادرگلبن از زادن ناگشته عقیم

گل آذریون رخشنده به شب بر سر شاخ
من درو حیران چون در شجر نار، کلیم

چون نسیم آید گردد چو کمان شاخک بید
راست چون تیر شود باز چو بنشست نسیم

کرم شب‌تابک از آن تابش خود بیم کند
که به نتواند بودن به یکی جای مقیم

نیک بنگر به شب تیره دوان از پس روز
راست چونان که گدا بر اثر مرد کریم

بلعجب تعبیه‌ای کرده به شب چرخ بلند
در شگفت آید زین بلعجبی مرد حکیم

نیم‌شب انجم افروخته بر چرخ چنانک
پاره‌ها زاتش جسته به یکی تیره گلیم

وان بنات‌النعش از دور بدان گونه همی
گرد هم خاموش اندر شده چون اهل رقیم

وان ستاره به فلک بر اثر دیو دوان
چون به آب اندر از بیم دوان ماهی سیم

کهکشان راست چو زربفتی بیرنگ وکهن
خود کهن بوده بدین گونه هم از عهد قدیم

تافته ماه و دم عقرب خمیده بر او
گوی و چوگان را ماند به کف شاه کریم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۹ - فتنه‌های آشکار
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۱ - تغزل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.