هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه با محوریت درخواست بوسه و بیان احساسات عاشقانه سروده شده است. شاعر با زیباییهای طبیعت مانند گل و برگها مقایسههایی انجام داده و اهمیت بوسه را در عشق و دوستی شرح میدهد. همچنین، به نقش بوسه در آرامش روح و جسم اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی است که برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از اشارات ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۱۸۳ - بوسه
تو هم امروز بده بوسه به من
کار امروز به فردا مفکن
بیش از این از بر من تند مرو
بیش ازین بر دل من نیش مزن
عهد بستی که دل من شکنی
بشکن عهد و دل من مشکن
شد کهن رسم رفیقآزاری
نوجوانا بنه آیین کهن
جای خون عشق تو دارم در دل
جای جان مهر تو دارم در تن
ای لبت سرختر از برگ شقیق
وی رخت خوبتر از برگ سمن
وعده کردی که به من بوسه دهی
سر وعده است بده بوسهٔ من
دل من تنگ شد و حوصله تنگ
تنگ بنشین برم ای تنگدهن
دام تقوی به ره دل مگذار
تار عصمت به تن خویش متن
زلف و لب از من و باقی از تو
کفل و سینه و ساق و گردن
نزنم دست بر اندام تو هیچ
گر زدم دست سرم را بشکن
یاوهای گفت اگر گفت کسی
«بوسه باشد به کنار آبستن»
بوسه پیغمبر مهر است و وداد
بوسه آسایش روحست و بدن
مهر را بوسه نماید محکم
عشق را بوسه نماید متقن
عشق بیبوسه چراغیست خموش
عشق با بوسه چراغی روشن
دوستی هست سپهری و در او
بوسه چون زهره و ناهید و پرن
عاشقی رشتهٔ جنگیست کزان
جز به زخمه نجهد صوت حسن
زخمهٔ چنگ محبت بوسه است
چنگ بیزخمه ندارد شیون
زان شدست از همه مرغان بلبل
شهره در صوت خوش و مستحسن
کز مقاطیع حدیثش خیزد
بوسههای متوالی به چمن
گاه و بیگه کند از بوسه حدیث
روز تا شب کند از بوسه سخن
مگس نحل از آن شهد دهد
که به گل بوسه زند در گلشن
مردم از هر خوشیئی سیر شود
نشود سیر کس از بوسیدن
بوسه بر عمر من افزاید لیک
نکند کم ز لبت یک ارزن
«رادیوم» نیز بدین قوت نیست
که دهد قوت و باقیست به تن
بوسه خوبست و شگرفست و روا
خاصه برکنج لب و زیر ذقن
کار امروز به فردا مفکن
بیش از این از بر من تند مرو
بیش ازین بر دل من نیش مزن
عهد بستی که دل من شکنی
بشکن عهد و دل من مشکن
شد کهن رسم رفیقآزاری
نوجوانا بنه آیین کهن
جای خون عشق تو دارم در دل
جای جان مهر تو دارم در تن
ای لبت سرختر از برگ شقیق
وی رخت خوبتر از برگ سمن
وعده کردی که به من بوسه دهی
سر وعده است بده بوسهٔ من
دل من تنگ شد و حوصله تنگ
تنگ بنشین برم ای تنگدهن
دام تقوی به ره دل مگذار
تار عصمت به تن خویش متن
زلف و لب از من و باقی از تو
کفل و سینه و ساق و گردن
نزنم دست بر اندام تو هیچ
گر زدم دست سرم را بشکن
یاوهای گفت اگر گفت کسی
«بوسه باشد به کنار آبستن»
بوسه پیغمبر مهر است و وداد
بوسه آسایش روحست و بدن
مهر را بوسه نماید محکم
عشق را بوسه نماید متقن
عشق بیبوسه چراغیست خموش
عشق با بوسه چراغی روشن
دوستی هست سپهری و در او
بوسه چون زهره و ناهید و پرن
عاشقی رشتهٔ جنگیست کزان
جز به زخمه نجهد صوت حسن
زخمهٔ چنگ محبت بوسه است
چنگ بیزخمه ندارد شیون
زان شدست از همه مرغان بلبل
شهره در صوت خوش و مستحسن
کز مقاطیع حدیثش خیزد
بوسههای متوالی به چمن
گاه و بیگه کند از بوسه حدیث
روز تا شب کند از بوسه سخن
مگس نحل از آن شهد دهد
که به گل بوسه زند در گلشن
مردم از هر خوشیئی سیر شود
نشود سیر کس از بوسیدن
بوسه بر عمر من افزاید لیک
نکند کم ز لبت یک ارزن
«رادیوم» نیز بدین قوت نیست
که دهد قوت و باقیست به تن
بوسه خوبست و شگرفست و روا
خاصه برکنج لب و زیر ذقن
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۲۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۲ - فوج آهن
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۴ - از زندان شاه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.