هوش مصنوعی:
این شعر به انتقاد از نابرابریهای اجتماعی و بیعدالتی در جامعه میپردازد. شاعر از فقر، مرگ غریبهها، بیتوجهی به نیازمندان و بیمسئولیتی مسئولان در قبال مردم شکایت میکند. همچنین، اشارهای به ناتوانی نصیحت در بهبود شرایط افراد محکوم به فنا دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل موضوعات سنگین مانند مرگ، فقر و بیعدالتی اجتماعی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال نامناسب باشد. درک کامل این مفاهیم نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۶
حشمت محتشمان مایه ی مرگ فقراست
داد ازین رسم فرومایه که در شهر شماست
یا رب این شهر چه شهر ست و چه خلقند این خلق
که به هر رهگذری نعش غریبی پیداست
میشنیدم سحری طفل یتیمی می گفت:
هر بلایی که به ما میرسد از این وزراست
خانه ی «محتشم» آباد که از همت او
شیون و غلغله در خانه ی مسکین و گداست
از خدایش به حقیقت نرسد برگ مراد
آنکه فارغ ز غم ومحنت مخلوق خداست
نوش داروی نصیحت چه دهد سود بهار
به مریضی که به هر قاعده محکوم فناست
داد ازین رسم فرومایه که در شهر شماست
یا رب این شهر چه شهر ست و چه خلقند این خلق
که به هر رهگذری نعش غریبی پیداست
میشنیدم سحری طفل یتیمی می گفت:
هر بلایی که به ما میرسد از این وزراست
خانه ی «محتشم» آباد که از همت او
شیون و غلغله در خانه ی مسکین و گداست
از خدایش به حقیقت نرسد برگ مراد
آنکه فارغ ز غم ومحنت مخلوق خداست
نوش داروی نصیحت چه دهد سود بهار
به مریضی که به هر قاعده محکوم فناست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.