هوش مصنوعی: این متن شعری است که از طبیعت و عناصر آن مانند ابر، باران، بهار و سبزه به عنوان استعاره‌هایی برای بیان احساسات عمیق انسانی مانند غم، ناامیدی و آرزو استفاده می‌کند. شاعر از بی‌تفاوتی طبیعت نسبت به رنج انسان شکایت می‌کند و آرزو می‌کند که تغییراتی در جهان ایجاد شود تا امید و شادی بازگردد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق و استعاره‌های پیچیده‌ای است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، موضوعات غم و ناامیدی مطرح شده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۹

شاهدی کز پی او دیدهٔ گریانی نیست
نوبهاریست که هیچش نم بارانی نیست

گر شبانگه نشود دیدهٔ ابری گریان
بامدادان به چمن غنچه ی خندانی نیست

الله الله مکن ای ابر چنین سنگدلی
کز عطش در دل افسرده ی ما جانی نیست

گرتوبر سبزه وربحان نکنی مرحمتی
برلب جوی دگر سبزه وریحانی نیست

آتش جور عدو بس‌، تو دگر باد مدم
مستان آب کسی را که به کف نانی نیست

ای‌بهار ار به‌حقیقت رسی اولی است که چرخ
سنگ بارد به چنین شهرکه انسانی نیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.