هوش مصنوعی: این شعر از حسرت و اندوه ناشی از رفتن یاران، هنرمندان، و زیبایی‌های گذشته سخن می‌گوید. شاعر با تصاویری مانند لاله‌های داغدیده و سروهای نیلی، غم فراق را بیان می‌کند و از رفتن بزرگان هنر و ادب افسوس می‌خورد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، پرداختن به موضوعاتی مانند مرگ، فراموشی، و از دست دادن، نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.

شمارهٔ ۵۶

دعوی چه کنی داعیه‌داران همه رفتند
شو بار سفر بند که یاران همه رفتند

آن گرد شتابنده که در دامن صحراست
گوید چه نشینی که سواران همه رفتند

داغ است دل لاله و نیلی است بر سرو
کز باغ جهان لاله‌عذاران همه رفتند

گر نادره معدوم شود هیچ عجب نیست
کزکاخ هنر نادره کاران همه رفتند

افسوس که افسانه‌سرایان همه خفتند
اندوه که اندوه گساران همه رفتند

فریاد که گنجینه‌طرازان معانی
گنجینه نهادند به ماران‌، همه رفتند

یک مرغ گرفتار در این گلشن ویران
تنها به قفس ماند و هزاران همه رفتند

خون بار بهار از مژه در فرقت احباب
کز پیش تو چون ابر بهاران همه رفتند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.