هوش مصنوعی: شاعر در این متن از نادرستی و بی‌وفایی اطرافیان و زمانه شکایت می‌کند و بیان می‌کند که از عشق دست کشیده‌اند و به خاطر رفتار ناپسند دیگران، از هم گسسته شده‌اند. همچنین اشاره می‌کنند که وطن‌خواهی از بین رفته و مانند هسته‌ای در میان میوه‌های شیرین، سخت و بی‌روح شده‌اند. در نهایت، شاعر و بهار با نیروی عشق از این غم‌ها رهایی یافته‌اند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عمیق اجتماعی، انتقادی و عاطفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و گسستگی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۸۱

ز نادرستی اهل زمان شکسته شدیم
ز بس که داد زدیم آی دزد خسته شدیم

ز عشق دست کشیدیم و بهر کشتن خویش
به پایمردی اغیار دسته دسته شدیم

خراب گشت وطنخواهی از من و تو بلی
میان میوهٔ شیرین زمخت هسته شدیم

سری به‌دست شمال و سری به دست جنوب
بسان رشته در این کشمکش گسسته شدیم

چو رشته‌ای که به جهد از میان گسسته شود
جدا شدیم زخوبش و به غیر بسته شدیم

ز بی‌حیایی اغیار و بی‌وفایی یار
به جان دوست که یکباره دل‌شکسته شدیم

من و بهار به نیروی عشق ازین غرقاب
بساط خویش کشیدیم و فر خجسته شدیم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.