هوش مصنوعی: این شعر به توصیف گلی محجوب و غمگین در باغ طبیعت می‌پردازد که با وجود جدایی از تاب و جلوه، عطرش باغ را معطر کرده است. گل از خورشید و ماه جدا شده و در سایه‌ای تنها و مسکین قرار دارد. با وجود ظاهر فسرده، شهرت و رونق باغ از اوست. شعر به زیبایی ظاهری و باطنی گل، وقار و تمکین او، و همچنین به رنج‌ها و ناملایمات زندگی اشاره می‌کند. در نهایت، گل با وجود ناکامی‌ها، با امید و خوش‌بینی از دنیا می‌رود و یادش با شعر و عطرش باقی می‌ماند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عاطفی مانند زندگی، مرگ، امید و ناکامی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۸۰ - در مرگ پروین

نهفته روی به برگ اندرون گلی محجوب
ز باغبان طبیعت ملول و غمگین بود

زتاب و جلوه اگر چند مانده بود جدا
ولی ز نکهت او باغ عنبرآگین بود

ز اوستادی خورشید و دایگانی ماه
جدا به سایهٔ اشجار، فرد و مسکین بود

نه با تحیت نوری ز خواب برمی‌خاست
نه به افسانهٔ مرغی سرش به بالین بود

فسرده عارض بی‌رنگ او به سایه‌، ولیک
فروغ شهرت او رونق بساتین بود

کمال ظاهر او پرورش گر ازهار
جمال باطنش آرایش ریاحین بود

به جای چهره‌فروزی به بوستان وجود
نصیب او ز طبیعت وقار و تمکین بود

چگونه ‌چهره‌ فروزد تنی که سوزی داشت
چگونه جلوه فروشد دلی که خونین بود

ز ازدحام هواها مصون که برگردش
ز دور باش حقیقت مدام پرچین بود

چه غم که بر سر باغ مجاز جلوه نکرد
گلی که از نفسش طبع دهر مشکین بود

به‌ خسروان‌ سخن ناز اگر فروخت رواست
شکر لبی که خداوند طبع شیرین بود

کسی که عقد سخن را به لطف داد نظام
ز جمع پردگیان بی‌خلاف‌، پروین بود

جلیس بیت‌ حزن‌ شد چو یوسفش کم گشت
غم فراق پدر هرچه بود سنگین بود

به نوبهار حیات از خزان مرگ، به‌ باد
شد آن گلی که نه در انتظار گلچین بود

اگرچه آرزوی زندگی ببرد به گور
ولی به زندگی امیدوار و خوش‌بین بود

اگرچه‌ حجلهٔ‌ رنگین‌ به کام خویش نساخت
ولی ز شعر خوشش روی دهر رنگین بود

ندیده کام جوانی جوانه مرگش کرد
سپهر پیرکه با اهل معنی اش کین بود

شگفت‌ و عطر برافشاند و خنده کرد و بریخت
نتیجهٔ گل افسرده عاقبت این بود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱ - لطیفه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.