هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از وضعیت نابسامان جامعه و مسئولیت ناپذیری بزرگان و حاکمان انتقاد می‌کند. او از فقر، اختلافات داخلی، و بی‌عدالتی در جامعه می‌نالد و اشاره می‌کند که مردم در حالی که با یکدیگر درگیر هستند، دشمنان واقعی از این وضعیت سوء استفاده می‌کنند. شاعر همچنین به اختلافات میان خواص و عوام و تأثیرات منفی آن بر جامعه اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم انتقادی و پیچیده‌ای است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و اجتماعی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند اختلافات داخلی و انتقاد از حاکمان ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۰۶ - سر و ته یک کرباس

ای بزرگان به من جواب دهید
کاخر این ملک راکه دارد پاس

ای هژیران ری به من گویید
کیست مسئول این خرابه اساس

از پس هجده سال سعی هنوز
صید فقریم و بستهٔ افلاس

چشم بسته بریده ره شب و روز
باز بر جای‌، همچو گاو خراس

ما به کریاس در به جنگ و جدل
دشمنان سرکشیده در کریاس

جنگ و غوغای ما بدان ماند
با چنین حال و با چنین احساس

که ز غفلت به مغزهم کوبند
در تک چاه چند تن کناس

اهرمن داسی از نفاق به‌دست
همه گردن نهاده‌ایم به داس

همه ماریم و چرخ‌، مارافسای
همه موریم و بخت‌، لغزان طاس

آن‌، همی نالد از خواص القوم
این همی موید از عوام الناس

آن‌، همه خلق را کند تکفیر
از سر شک و شبهه و وسواس

این‌، همه قوم را نماید هو
از سر نفی صرف و ضعف حواس

آن یکی شرم مردم دیندار
این دگر ننگ مردم حساس

قلب از این گفتگو شود مجروح
مغز از این ماجرا کند آماس

اگر این احمر است و آن ابیض
وگر این کنگر است و آن‌ ریواس

همه هستیم بنت یک وادی
همه هستیم نسج یک کرباس
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۵ - دل خودکامه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۷ - در وقعهٔ مهاجرت آزادی‌خوآهان به قم و شکستن دست بهار
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.