۲۷۳ بار خوانده شده
فانی، کز زادن چنو سخن آرای
مادر ایام شد عقیم و سترون
خوشا زبن چامهٔ بدیع که باشد
باغی پریاسمین و خیری و سوسن
هر ورقی راکزو دو بیت نگاری
گردد بیغارهٔ پرند ملوّن
دیدم ازبن یک قصیده پاکی طبعش
دید توان نور آفتاب ز روزن
لیک من و فانیایم بندهٔ ناصر
آنکه سروده است این چکامهٔ متقن
«دیر بماندم در این سرای کهن من»
«تاکهنم کرد صحبت دی و بهمن»
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
مادر ایام شد عقیم و سترون
خوشا زبن چامهٔ بدیع که باشد
باغی پریاسمین و خیری و سوسن
هر ورقی راکزو دو بیت نگاری
گردد بیغارهٔ پرند ملوّن
دیدم ازبن یک قصیده پاکی طبعش
دید توان نور آفتاب ز روزن
لیک من و فانیایم بندهٔ ناصر
آنکه سروده است این چکامهٔ متقن
«دیر بماندم در این سرای کهن من»
«تاکهنم کرد صحبت دی و بهمن»
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۶ - گیو تاجر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۸ - در سوگ پدر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.