هوش مصنوعی:
این شعر به رابطهای پرتنش بین دو نفر میپردازد که هر کدام با رفتارهای متضاد (شوخی و اخم) یکدیگر را آزار میدهند. شاعر از فریبکاری، حبس عاطفی و ننگ خانوادگی سخن میگوید و در نهایت هر دو را درگیر یک چرخه باطل از خنده و اخم میبیند.
رده سنی:
18+
متن حاوی مفاهیم پیچیده عاطفی، انتقاد اجتماعی و طنز تلخ است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین ممکن است برخی اشارات (مانند «ننگ فامیلی» یا «سیلی») برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۱۷۹ - در هجو کسی که بهار را حبس کرد
من و تو هر دو ای ...
دو جوانیم شوخ و مندیلی
تو کنون از وجوه هندوستان
زر ستاندستی و کنی پیلی
به رخ خود پی فریب عوام
شکلکی بستهای تو تبدیلی
تو مرا حبس میکنی آوخ
شرم بادت ز ننگ فامیلی
چون مرا بینی و تو را بینم
هر دومان میشویم پاتیلی
تو از آن اخمهای اجمالی
من ازین خندههای تفصیلی
خندهٔ من چو شی رشرزهٔ نر
اخم تو چون جهود تنزیلی
کاین پس از اخم می کند نغنغ
وآن پس از خنده میزند سیلی
دو جوانیم شوخ و مندیلی
تو کنون از وجوه هندوستان
زر ستاندستی و کنی پیلی
به رخ خود پی فریب عوام
شکلکی بستهای تو تبدیلی
تو مرا حبس میکنی آوخ
شرم بادت ز ننگ فامیلی
چون مرا بینی و تو را بینم
هر دومان میشویم پاتیلی
تو از آن اخمهای اجمالی
من ازین خندههای تفصیلی
خندهٔ من چو شی رشرزهٔ نر
اخم تو چون جهود تنزیلی
کاین پس از اخم می کند نغنغ
وآن پس از خنده میزند سیلی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۸ - در تقاضای دو اسب به عاریه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۰ - شیر باش نه کژدم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.