۳۰۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۵

در زلف تو آشوب زمن می‌بینم
بیگانه نبیند آنچه من می‌بینم

او پیچ و خم و تاب و گره می‌نگرد
من بخت سیاه خوبشتن می‌بینم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴ - در مرگ مادر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.