هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از گذر زمان و تغییر فصلها سخن میگوید که نمادی از فراموشی و پریشانی است. او به از دست رفتن زیباییها و شکوه گذشته اشاره میکند و بیان میکند که هر سال با آشفتگی و دگرگونی همراه است. باد و آفتاب نیز دیگر مانند گذشته نیستند و همه چیز به سوی فراموشی میرود.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و عاطفی مانند گذر زمان، فراموشی و پریشانی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین و نامفهوم باشد. درک این شعر نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد شکل میگیرد.
فصلِ دگر برایِ فراموشی
تقویمِ سال باز به هم خوردهست
بربادیِ شکوهِ سپیداران
آغاز گشته و
فصلِ دگر برایِ فراموشی است.
هرچند سال،سالِ پریشانی است
وَ آفتاب،وزنِدگر دارد
و بادِ هرز
زمزمهٔ دیگر
بسیار شاذناله گرفتهستم،
امّا چه سود
فصل
گوری دگر به خاطرِ خاموشی است،
فصلِ دگر برایِ فراموشی است.
۱۳۷۰
بربادیِ شکوهِ سپیداران
آغاز گشته و
فصلِ دگر برایِ فراموشی است.
هرچند سال،سالِ پریشانی است
وَ آفتاب،وزنِدگر دارد
و بادِ هرز
زمزمهٔ دیگر
بسیار شاذناله گرفتهستم،
امّا چه سود
فصل
گوری دگر به خاطرِ خاموشی است،
فصلِ دگر برایِ فراموشی است.
۱۳۷۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:جهانِ سوم!
گوهر بعدی:گرسنگان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.