هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساس خستگی و ناامیدی از وضعیت شهر و زمانه است. شاعر از گذرِ شکسته و گسستهی چیزها از شهر سخن میگوید و اشاره میکند که امید و محبت نیز از این دیار رخت بربستهاند. تصاویر شعری مانند «بالِ عنقا» و «بقچهٔ امید» بر عمق یأس و اندوه شاعر تأکید دارند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق اجتماعی و عاطفی است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، لحن یأسآلود و انتقادی شعر برای مخاطبان با درک بالاتر مناسبتر است.
زمانه
هر آنچه از سرِ اینشهرِ خسته میگذرد
شکسته میرسد،از رهگسسته میگذرد
خیالِخاطرِ خوشجلوه بالِ عنقایی است
کز آسمانِ سرِ ما شکسته میگذرد
از ایندیار،از اینیادگارِ آبایی
زمانه ،بقچهٔ امّید بسته، میگذرد
نه بانگِمهر،نه بویِصداقت است اینجا
محبّت از برِ ما دستشُسته میگذرد
لوگر ۲ جوزایِ ۱۳۶۴
شکسته میرسد،از رهگسسته میگذرد
خیالِخاطرِ خوشجلوه بالِ عنقایی است
کز آسمانِ سرِ ما شکسته میگذرد
از ایندیار،از اینیادگارِ آبایی
زمانه ،بقچهٔ امّید بسته، میگذرد
نه بانگِمهر،نه بویِصداقت است اینجا
محبّت از برِ ما دستشُسته میگذرد
لوگر ۲ جوزایِ ۱۳۶۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:نمیگنجم
گوهر بعدی:آزادی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.