هوش مصنوعی:
این شعر از جوزا، شاعر افغانستانی، به سوگواری برای از دسترفتهها میپردازد. شاعر از خواننده میخواهد که به جای پرسیدن دربارهٔ نابودی زیباییهای گذشته (مانند باغ، آشیانه، ترانهها، عاشقان، و طبیعت)، بر شهیدان دیارش سوگوار باشد. این متن حسرت عمیقی نسبت به ویرانیهای ناشی از جنگ و درگیری را نشان میدهد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق و غمگینانهای مانند جنگ، مرگ، و از دستدادن است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد. درک کامل این شعر نیاز به بلوغ عاطفی و شناخت از زمینهٔ تاریخی افغانستان در دههٔ 1360 دارد.
مگو
مگو که باغ کجا رفت و آشیانه چه شد
مگو ترانهسرایان چه شد،ترانه چه شد
مگو که مردمِ عاشق چرا سفر کردند
مگو که زمزمههایِ ترِ شبانه چه شد
مپرس از سخنِ کوچکوچِ شامِ سفر
مگو عروسِ شفقهایِاینکرانه چه شد
بیا به بال زدنهایِ زاغها بنگر
مگو پرندهٔ رنگینِ رودخانه چه شد
مگو چه رفت به اندامِ اینولایتِ سوگ
مگو که لطفِ هوایِ بهارخانه چه شد
فقط به سوگِ شهیدانِ ایندیار بموی
مگو که باغ کجا رفت و آشیانه چه شد
جوزا ۱۳۶۷ کابل
مگو ترانهسرایان چه شد،ترانه چه شد
مگو که مردمِ عاشق چرا سفر کردند
مگو که زمزمههایِ ترِ شبانه چه شد
مپرس از سخنِ کوچکوچِ شامِ سفر
مگو عروسِ شفقهایِاینکرانه چه شد
بیا به بال زدنهایِ زاغها بنگر
مگو پرندهٔ رنگینِ رودخانه چه شد
مگو چه رفت به اندامِ اینولایتِ سوگ
مگو که لطفِ هوایِ بهارخانه چه شد
فقط به سوگِ شهیدانِ ایندیار بموی
مگو که باغ کجا رفت و آشیانه چه شد
جوزا ۱۳۶۷ کابل
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:تو
گوهر بعدی:که میداند؟
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.