هوش مصنوعی: این شعر یک اعتراض شدید به قاتل مردم کابل است که در آن شاعر از خشونت، کشتار و رنج مردم ابراز انزجار می‌کند. او قاتل را به بی‌رحمی، پلیدی و دوری از انسانیت و اسلام متهم می‌کند و تأکید می‌کند که جنایت‌های او فراموش نخواهد شد.
رده سنی: 16+ متن حاوی تصاویر خشونت‌آمیز و موضوعات سنگین مانند کشتار و رنج است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامناسب باشد. همچنین، درک کامل پیام‌های سیاسی و اجتماعی آن نیاز به بلوغ فکری دارد.

ای قاتل

به قاتلِ مردمِ کابل

طبلِ کشتار مزن،‌فتنه مران ای قاتل
بیش از این خیره مشو،‌کور مخوان ای قاتل

کس نمانده‌ست در این‌وادیِ دوزخ بی‌غم
تو دگر بس کن و آتش مفشان ای قاتل

خونِ یک شهر رعیّت همه بر گردنِ‌توست
ملّتی از تو به فریاد و فغان ای قاتل

تو چه بیمار پیِ کشتنِ مردم شده‌ای
تو چه زشتی،‌چه پلیدی،‌چه زیان ای قاتل

کودکان از تو سراسیمه، زنان از تو به لرز
تو چه شمری،‌چه یزیدی، چه گران ای قاتل

نه به انسانیت از نامِ تو آید بویی
نه به اسلامیت از رویِ تو،‌آن ای قاتل

تو چه نامرد،‌چه آدم‌کشِ بی‌مقداری
که بِهِت«آدم» گفتن نتوان ای قاتل

خونِ این‌شهر فراموش نخواهد گشتن
گرچه از کعبه بیارند ضمان ای قاتل

ذرّه ذرّه،‌ز تو تصویرِ جنایت دارد
نتوان کرد چنین چهره نهان ای قاتل

بویِ خون از در و دیوار بر افلاک شده‌ست
باش تا آید، پادافرهِ آن ای قاتل

نیست در شهر کسی کاو نفرستد لعنت
به جفاهایِ تو وآن‌نام و نشان! ای قاتل

کافران را تو برائت ز شقاوت دادی
ملحدان را تو شدی کام‌ستان ای قاتل

خاکِ بیچاره ندانم چه قَدَر درد کشد
از حضورِ تو به مرگِ دگران ای قاتل

به تو می‌گویم ای مجریِ برنامهٔ شهر
کربلا خبثِ تو را کرده عیان ای قاتل
کابل ۱۳۷۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:پارسی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.