هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که مخاطب را به ترک دنیای مادی و روی آوردن به معنویات دعوت میکند. شاعر از مفاهیمی مانند رهایی از تعلقات دنیوی، توجه به خداوند، و درک حقیقت وجودی سخن میگوید. او از مخاطب میخواهد تا با ترک خواستههای مادی، به لذتهای معنوی و روحانی دست یابد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ترک تعلقات دنیوی و توجه به معنویات ممکن است برای مخاطبان جوانتر چالشبرانگیز باشد.
غزل شمارهٔ ۲۵۷۷
هم رَنگِ جَماعَت شو، تا لَذَّتِ جانْ بینی
در کویِ خَرابات آ، تا دُردکَشان بینی
دَرکَش قَدَحِ سودا، هِل تا بِشَوی رُسوا
بَربَند دو چَشمِ سَر، تا چَشمِ نَهان بینی
بُگْشایْ دو دستِ خود، گَر مَیلِ کِنارَسْتَت
بِشْکَن بُتِ خاکی را تا رویِ بُتان بینی
از بَهرِ عَجوزی را تا چند کَشی کابین؟
وَزْ بَهرِ سه نان تا کِی شمشیر و سِنان بینی؟
نَکْ ساقیِ بیجوری، در مَجْلِسِ او دوری
در دورْ دَرآ، بِنْشین، تا کِی دَوَران بینی؟
این جاست رِبا نیکو، جانی دِهْ و صد بِسْتان
گُرگیّ و سگی کَم کُن، تا مِهْرِ شَبان بینی
شبْ یار هَمیگردد، خَشْخاش مَخور امشب
بَربَند دَهان از خَور، تا طَعْمِ دَهان بینی
گویی که فُلانی را بُبْرید زِمن دشمن
رو تَرکِ فُلانی گو، تا بیست فُلان بینی
اندیشه مَکُن اِلّا، از خالِقِ اندیشه
اندیشهٔ جانان بِهْ، کَانْدیشهٔ نان بینی
با وسعَتِ اَرْضُ اللَّهْ بر حَبْس چه چَفْسیدی؟
زَانْدیشه گِرِه کَم زن، تا شرحِ جِنان بینی
خامُش کُن ازین گفتن، تا گفتْ بَری باری
از جان و جهان بُگْذر، تا جان و جهان بینی
در کویِ خَرابات آ، تا دُردکَشان بینی
دَرکَش قَدَحِ سودا، هِل تا بِشَوی رُسوا
بَربَند دو چَشمِ سَر، تا چَشمِ نَهان بینی
بُگْشایْ دو دستِ خود، گَر مَیلِ کِنارَسْتَت
بِشْکَن بُتِ خاکی را تا رویِ بُتان بینی
از بَهرِ عَجوزی را تا چند کَشی کابین؟
وَزْ بَهرِ سه نان تا کِی شمشیر و سِنان بینی؟
نَکْ ساقیِ بیجوری، در مَجْلِسِ او دوری
در دورْ دَرآ، بِنْشین، تا کِی دَوَران بینی؟
این جاست رِبا نیکو، جانی دِهْ و صد بِسْتان
گُرگیّ و سگی کَم کُن، تا مِهْرِ شَبان بینی
شبْ یار هَمیگردد، خَشْخاش مَخور امشب
بَربَند دَهان از خَور، تا طَعْمِ دَهان بینی
گویی که فُلانی را بُبْرید زِمن دشمن
رو تَرکِ فُلانی گو، تا بیست فُلان بینی
اندیشه مَکُن اِلّا، از خالِقِ اندیشه
اندیشهٔ جانان بِهْ، کَانْدیشهٔ نان بینی
با وسعَتِ اَرْضُ اللَّهْ بر حَبْس چه چَفْسیدی؟
زَانْدیشه گِرِه کَم زن، تا شرحِ جِنان بینی
خامُش کُن ازین گفتن، تا گفتْ بَری باری
از جان و جهان بُگْذر، تا جان و جهان بینی
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
۱۰۲۶
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۷۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.