۳۷۸ بار خوانده شده
با هر کِه تو دَرسازی، میدان که نیاسایی
زیر و زَبَرت دارم، زیرا که تو از مایی
تا تو نَشَوی رُسوا، آن سِر نَشَود پیدا
کانْ جام نیاشامَد، جُز عاشقِ رُسوایی
بَردار صُراحی را، بُگْذار صَلاحی را
آن جامِ مُباحی را دَرکَش، که بیاسایی
در حَلقهٔ آن مَستان، در لاله و در بُستان
امروز قَدَح بِسْتان، ای عاشقِ فردایی
بر رَسمِ زَبَردستی، میکُن تو چُنین مَستی
تا بُگْذری از هستی، ای سُخرهٔ هَرجایی
سَرفِتْنهٔ اوباشی، هم خِرقهٔ قَلّاشی
در مصر نمیباشی، تا جُمله شِکَرخایی
شَمسُ الْحَقِ تبریزی، جان را چه شِکَر ریزی
جُز با تو نیارامَد جانهایِ مُصَفّایی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
زیر و زَبَرت دارم، زیرا که تو از مایی
تا تو نَشَوی رُسوا، آن سِر نَشَود پیدا
کانْ جام نیاشامَد، جُز عاشقِ رُسوایی
بَردار صُراحی را، بُگْذار صَلاحی را
آن جامِ مُباحی را دَرکَش، که بیاسایی
در حَلقهٔ آن مَستان، در لاله و در بُستان
امروز قَدَح بِسْتان، ای عاشقِ فردایی
بر رَسمِ زَبَردستی، میکُن تو چُنین مَستی
تا بُگْذری از هستی، ای سُخرهٔ هَرجایی
سَرفِتْنهٔ اوباشی، هم خِرقهٔ قَلّاشی
در مصر نمیباشی، تا جُمله شِکَرخایی
شَمسُ الْحَقِ تبریزی، جان را چه شِکَر ریزی
جُز با تو نیارامَد جانهایِ مُصَفّایی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.