هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و مجنونیت خود به معشوقهای زیبا سخن میگوید. او با اشاره به داستان لیلی و مجنون، عشق خود را توصیف میکند و از تأثیر شگفتانگیز آن بر زندگی و روحش میگوید. شاعر از قدرت عشق در دگرگونی جهان و روشنایی بخشیدن به جان سخن میراند و غم عشق را برتر از دیگر غمها میداند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای ادبی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مجنونیت و غم عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
نوایی تازه
شنیدم مصرعی شیوا، که شیرین بود مضمونش
«منم مجنون آن لیلا که صد لیلاست مجنونش»
به خود گفتم تو هم مجنون یک لیلای زیبایی
که جان داروی عمر توست در لبهای میگونش
بر آر از سینه جان شعر شورانگیز دلخواهی
مگر آن ماه را سازی بدین افسان افسونش!
نوایی تازه از ساز محبت، در جهان سرکن،
کزین آوا بیاسایی ز گردشهای گردونش.
به مهر آهنگ او روز و شبت را رنگ دیگر زن
که خود آگاهی از نیرنگ دوران و شبیخونش.
ز عشق آغاز کن، تا نقش گردون را بگردانی،
که تنها عشق سازد نقش گردون را دگرگونش،
به مهر آویز و جان را روشنایی ده که این آیین
همه شادی است فرمانش، همه یاری است قانونش
غم عشق تو را نازم، چنان در سینه رخت افکند
که غمهای دگر را کرد از این خانه بیرونش!
غرور حسنش از ره میبرد، ای دل صبوری کن!
به خود باز آورد بار دگر شعر فریدونش.
«منم مجنون آن لیلا که صد لیلاست مجنونش»
به خود گفتم تو هم مجنون یک لیلای زیبایی
که جان داروی عمر توست در لبهای میگونش
بر آر از سینه جان شعر شورانگیز دلخواهی
مگر آن ماه را سازی بدین افسان افسونش!
نوایی تازه از ساز محبت، در جهان سرکن،
کزین آوا بیاسایی ز گردشهای گردونش.
به مهر آهنگ او روز و شبت را رنگ دیگر زن
که خود آگاهی از نیرنگ دوران و شبیخونش.
ز عشق آغاز کن، تا نقش گردون را بگردانی،
که تنها عشق سازد نقش گردون را دگرگونش،
به مهر آویز و جان را روشنایی ده که این آیین
همه شادی است فرمانش، همه یاری است قانونش
غم عشق تو را نازم، چنان در سینه رخت افکند
که غمهای دگر را کرد از این خانه بیرونش!
غرور حسنش از ره میبرد، ای دل صبوری کن!
به خود باز آورد بار دگر شعر فریدونش.
۸۰۵۲
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:هیچ و باد...
گوهر بعدی:در بیشه زار یادها
نظرها و حاشیه ها
فرحناز
۱۴۰۲/۲/۲۷ ۱۲:۴۱
زیبا و دل انگیز بود
ناعمه
۱۴۰۰/۵/۲۵ ۰۱:۲۰
خیلی زیبا بود...غم عشق تورا نازم :)