هوش مصنوعی:
متن روایتگر یک کشتی شکسته و تخته‌پاره‌های آن است که در میان لای و گل نشسته‌اند. در این میان، پرنده‌ای از میان تخته‌پاره‌ها به آسمان پرواز می‌کند و فریاد می‌زند: «ناخدا کجاست؟». شاید این پرنده روح ناامید یک غریق باشد که در کشاکش مرگ و زندگی است. سال‌هاست که بازتاب این فریاد در وجود شاعر باقی مانده و روح او نیز همچنان در جستجوی ناخداست.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، مفاهیمی مانند مرگ، زندگی، ناامیدی و جستجو برای معنا نیاز به بلوغ فکری دارد.
ناخدا
تخته پاره های کشتی شکسته ای
در میان لای و گل نشسته بود
شعله های بی امان آفتاب
راهِ هر نگاه را
تا کرانه بسته بود.
ما میان زورقی، به روی آب
*
ناگهان پرنده ای
از میان تخته پاره ها، به آسمان پرید
خطّ جیغ جانخراش خویش را
در فضا کشید:
ــ ناخدا کجاست؟
*
شاید این پرنده،
روحِ ناامید یک غریق بود؛
در کشاکشی میان مرگ و زندگی،
در کمند پیچ و تاب ها؟
شاید این صدا، همیشه جاری است
در تلاطمِ عظیم آب ها!
*
سال ها و سال هاست،
بازتابِ« ناخدا کجاست؟»
در میان تخته پاره های هستی من است.
مثل این که روح من،
با همان پرنده همنواست!
زانکه این غریق نیز
همچنان به جستجوی ناخداست.
در میان لای و گل نشسته بود
شعله های بی امان آفتاب
راهِ هر نگاه را
تا کرانه بسته بود.
ما میان زورقی، به روی آب
*
ناگهان پرنده ای
از میان تخته پاره ها، به آسمان پرید
خطّ جیغ جانخراش خویش را
در فضا کشید:
ــ ناخدا کجاست؟
*
شاید این پرنده،
روحِ ناامید یک غریق بود؛
در کشاکشی میان مرگ و زندگی،
در کمند پیچ و تاب ها؟
شاید این صدا، همیشه جاری است
در تلاطمِ عظیم آب ها!
*
سال ها و سال هاست،
بازتابِ« ناخدا کجاست؟»
در میان تخته پاره های هستی من است.
مثل این که روح من،
با همان پرنده همنواست!
زانکه این غریق نیز
همچنان به جستجوی ناخداست.
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:از بالای بام
گوهر بعدی:چه اتفاقی باید بیفتد؟
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.
