۲۲۳ بار خوانده شده
نسیم سحر بر چمن گذر کن
زمن بلبل خسته را خبرکن
بگو آشیان را ز دیده ترکن
ز بیداد گل آه و ناله سرکن
شبی سحرکن - شبی سحرکن
سکوت شب و نوای بلبل
شکرخنده زد به چهرهٔ گل
کنار بستان -به یاد مستان -بنوش می
یار من گلزار من تویی تو
دلدار من تویی تو
همهجا همراه من تویی
دلخواه من تویی تو
روزی آهم گیرد دامنت -سوزد با منت
گر شود دلم کوه درد و غم
چارهاش به یک جام می کنم
همچو فرهادش از ریشه برکنم
من همان مرغ بیبال وپر
شاخ بیبرگ و بر
دل آزردهام
من همان مرغ بی بال و پر
شاخ بی برگ و بر
دل آزردهام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
زمن بلبل خسته را خبرکن
بگو آشیان را ز دیده ترکن
ز بیداد گل آه و ناله سرکن
شبی سحرکن - شبی سحرکن
سکوت شب و نوای بلبل
شکرخنده زد به چهرهٔ گل
کنار بستان -به یاد مستان -بنوش می
یار من گلزار من تویی تو
دلدار من تویی تو
همهجا همراه من تویی
دلخواه من تویی تو
روزی آهم گیرد دامنت -سوزد با منت
گر شود دلم کوه درد و غم
چارهاش به یک جام می کنم
همچو فرهادش از ریشه برکنم
من همان مرغ بیبال وپر
شاخ بیبرگ و بر
دل آزردهام
من همان مرغ بی بال و پر
شاخ بی برگ و بر
دل آزردهام
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:تصنیف (اشاره به حملۀ قشون روس تزاری به پایتخت)
گوهر بعدی:در مرگ پروانه (خواننده)
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.