هوش مصنوعی: این متن شعری است که از پروانه به عنوان نماد عشق و فداکاری یاد می‌کند. پروانه با وجود ظرافتش، به سمت آتش می‌رود و خود را فدا می‌کند. همچنین، از مرگ پروانه و تأثیر آن بر هنر و موسیقی سخن می‌گوید. در بخش دیگری، از مرغ سحر و بلبل صحبت می‌شود که نماد آزادی و رنج‌های بشری هستند. متن پر از احساسات عمیق، عشق، فداکاری و غم است.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و نمادین است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند فداکاری، مرگ و غم نیاز به بلوغ ذهنی دارد تا به درستی درک شود.

در مرگ پروانه (خواننده)

پروانه ای موجود ظریف
پروانه ای مخلوق شریف
ای صاحب پرهای لطیف

چون شد که از دشمن تو پروا نکنی
جز جانب آتش تو پروا نکنی

رسم فداکاری خوش آموخته‌ای
خود را برای دیگران سوخته‌ای
جز عاشقی چیزی نیاموخته‌ای

باید دلا تقلید پروانه کنی
جان را فدای روی جانانه کنی

مُردی توای پروانه و مُرد هنر
موسیقی و حسن و کمالات دگر

ای‌ شمع خائن‌، شو ز غم‌ زیر و زبر
پروانه را کشتی و حاشا نکنی

ای شمع بی‌پروای دنی
پروانه را کشتی علنی

یارب که امشب را تو فردا نکنی
یارب که امشب را، که امشب را تو فرد‌ا نکنی

ای روح پروانه تو در بهشت برین
یادی از ما نکنی
* * *

آن خوشنوا مرغ سحری
رنجیده از خوی بشری

شد، تا به فردوس برین ناله کند
گلبانک آزادی در آن صفحه‌، در آن صفحه زند

چشم قضا زد ره به شیرین سخنش
قفل خموشی زد اجل بر دهنش

کنج قفس را کرد بیت‌الحزنش
غافل که این بلبل قفس می‌شکند

پروانه ای مرغ سحرم
ز مردنت خون شد جگرم
دیگر به موسیقی تو غوغا نکنی
شوری و شهنازی‌، و شهنازی تو برپا نکنی

ای روح پروانه
چرا عزیز من
یادی تو از ما نکنی
قالب: چند بندی
تعداد ابیات: ۲۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:در ابوعطا
گوهر بعدی:باد خزان (در افشاری)
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.