۲۴۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۵

سر به گردون می دهم این آه پر تأثیر را
می زنم آتش به سقف این خانه دلگیر را

حالت فرهاد و کارش روشن است از جوی شیر
می توان در زخم دیدن جوهر شمشیر را

با شراب کهنه زاهد ترشرویی می کند
کو جوانمردی که سازد کار این بی پیر را

بیستون را کرد شیرین کاری ما روسفید
ما به ناخن تازه رو داریم جوی شیر را

صائب از خاک سیاه هند کی بیرون رود؟
بشکند کی مور لنگی این طلسم قیر را؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.