هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و متناقض شاعر است که از طبیعت و عناصر مختلف مانند دریا، گل، و آتش برای توصیف حالات درونی خود استفاده می‌کند. شاعر از غم، اشتیاق، و تلخی زندگی سخن می‌گوید و به دنبال معنایی عمیق‌تر در جهان است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارند.

غزل شمارهٔ ۱۲۴

التفات زاهدان خشک، تر سازد مرا
گرمی افسردگان افسرده تر سازد مرا

اشک نیسانم، گدایی دارم از بحر گهر
چون صدف دامان پاکی، تا گهر سازد مرا

معنی دور، از لباس لفظ می گردد جدا
مختصر کی این جهان مختصر سازد مرا

شعله بی باک را از چوبکاری باک نیست
چوب گل از بوی گل دیوانه تر سازد مرا

ناخن فولاد دارم در گشاد کارها
بوی خون صاحب جگر چون نیشتر سازد مرا

بحر را تلخی ز آفت ها دعای جوشن است
تلخرویی از حلاوت بیشتر سازد مرا

رشته عمرم به اندک فرصتی گردد گره
گر چنین بی تاب، آن موی کمر سازد مرا

جذبه دریا بود صائب دلیل سیل من
کی ره خوابیده دلگیر از سفر سازد مرا؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.