هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از حالات روحی و درونی خود سخن می‌گوید، از خواب و بیداری، عشق و رنج، و کشمکش‌های درونی. او از تناقضات زندگی، مانند عادت به تاریکی و ترس از نور، و همچنین از امید و ناامیدی می‌گوید. شعر پر از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق است که احساسات پیچیده‌ی انسانی را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و روحی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر نیاز به درک و تجربه‌ی بیشتری از زندگی دارند.

غزل شمارهٔ ۱۲۳

خواب وقت فیض در محراب می گیرد مرا
چون سگان در صبح دام خواب می گیرد مرا

در مسبب گر چه از اسباب رو آورده ام
دل همان از عالم اسباب می گیرد مرا

با حواس جمع، خود را جمع کردن مشکل است
دل درین منزل به چندین باب می گیرد مرا

نفس ظلمانی به ظلمت بس که عادت کرده است
دل چو دزدان از شب مهتاب می گیرد مرا

می تپم چون کبک، زیر بال و پر شهباز را
دولت بیدار اگر در خواب می گیرد مرا

لغزشی چون شبنم گل گر ز من صادر شود
جذبه خورشید عالمتاب می گیرد مرا

در بهاران تازه گردد داغ هر تخمی که سوخت
بیشتر دل از شراب ناب می گیرد مرا

راه من دایم دو چندان می شود از کاهلی
در میاه راه، صائب خواب می گیرد مرا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.