هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی به زیبایی‌های خط و تأثیرات آن بر زندگی و احساسات می‌پردازد. شاعر از خط به عنوان نمادی از عشق، غم، قدرت و نرمی یاد می‌کند و تأثیرات متضاد آن را بر زندگی انسان توصیف می‌نماید. خط در این شعر هم می‌تواند باعث نابودی شود و هم زیبایی‌ها را خلق کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۹

گر به این دستور خیزد، شمع ماتم می کند
دود تلخ خط چراغ دودمان حسن را

چون ورق برگشت، موری شیر را عاجز کند
خط به مویی بست دست قهرمان حسن را

خواب ما را از طراوت گر چه سنگین کرد خط
سیل بی زنهار شد خواب گران حسن را

می ربایندش هوسناکان ز دست یکدگر
نرم کرد از بس که خط پشت کمان حسن را

این دل سنگین که من زان خط ظالم دیده ام
نی به ناخن می کند شکرستان حسن را

حلقه خط می گذارد زان عذار آتشین
نعل در آتش سمند خوش عنان حسن را

گر چه نتوان آتش سوزنده را خس پوش کرد
این سیه دل تخته می سازد دکان حسن را

سخت می ترسم که خط سنگدل از گوشمال
بر سر رحم آورد نامهربان حسن را

گر چه خار از تندخویی ها نگهبان گل است
خط به غارت داد صائب گلستان حسن را

خط مشکین، تبتی شد میهمان حسن را
شد خطر راه این سیاهی کاروان حسن را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.