هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، بیانگر درد عشق، ناامیدی از دنیا، و رهایی از تعلقات مادی است. شاعر از عشق و مستی سخن میگوید و از بیاعتنایی جهان به رنج انسان شکایت میکند. او همچنین به دنبال معنایی عمیقتر در زندگی است و از ظواهر فریبنده دنیا دوری میجوید.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با اشارات به مستی و ناامیدی، برای درک بهتر به بلوغ فکری نیاز دارد.
غزل شمارهٔ ۲۲۴
از خرابی چون نگه دارم دل دیوانه را؟
سیل یک مهمان ناخوانده است این ویرانه را؟
چاک سازند آسمان ها خیمه نیلوفری
دست اگر بردارم از لب نعره مستانه را
عشق اگر از حسن عالمسوز بردارد نقاب
شمع چون پروانه گردد گرد سر پروانه را
شد مکرر می پرستی، گردش چشمی کجاست؟
تا نهم بر طاق نسیان شیشه و پیمانه را
فارغم از آشنایان تا به دست آورده ام
دامن لفظ غریب و معنی بیگانه را
تا نظر بر خالش افکندم گرفتارش شدم
هست از صد دام گیرایی فزون این دانه را
فارغند از عیش تلخ ما زمین و آسمان
نیست باک از تلخی می شیشه و پیمانه را
چون خسیسان بخت سبز از چرخ مینایی مجو
از زمین دل برآر این سبزه بیگانه را
حرف اهل درد را صائب به بی دردان مگوی
پیش خواب آلودگان کوته کن این افسانه را
سیل یک مهمان ناخوانده است این ویرانه را؟
چاک سازند آسمان ها خیمه نیلوفری
دست اگر بردارم از لب نعره مستانه را
عشق اگر از حسن عالمسوز بردارد نقاب
شمع چون پروانه گردد گرد سر پروانه را
شد مکرر می پرستی، گردش چشمی کجاست؟
تا نهم بر طاق نسیان شیشه و پیمانه را
فارغم از آشنایان تا به دست آورده ام
دامن لفظ غریب و معنی بیگانه را
تا نظر بر خالش افکندم گرفتارش شدم
هست از صد دام گیرایی فزون این دانه را
فارغند از عیش تلخ ما زمین و آسمان
نیست باک از تلخی می شیشه و پیمانه را
چون خسیسان بخت سبز از چرخ مینایی مجو
از زمین دل برآر این سبزه بیگانه را
حرف اهل درد را صائب به بی دردان مگوی
پیش خواب آلودگان کوته کن این افسانه را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.