هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر وضعیت پارادوکسیکال انسان است که در عین بی‌حرکتی، در حرکت است و در عین بی‌کاری، در کار است. شاعر از تضادهای وجودی انسان سخن می‌گوید: خاکی بودن اما بیدار بودن، سیه‌کاری اما سرگرم گفتار بودن، بی‌وزنی اما هوادار دریا بودن. او همچنین به رنج‌های انسان و بی‌توجهی دیگران به این رنج‌ها اشاره می‌کند و در نهایت، از پذیرش سرنوشت و سزاوار بودن هر آنچه بر انسان می‌گذرد سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعارات نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۶۸

در نظرها گر چه بیکاریم در کاریم ما
همچو مرکز پای برجاییم و سیاریم ما

آب و گل کی می شود صاحب بصیرت را حجاب؟
همچو چشم دام، زیر خاک بیداریم ما

طوطی از گفتار در زنگ قساوت غوطه زد
از سیه کاری همان سرگرم گفتاریم ما

کام تلخی را ثمر هرگز ز ما شیرین نشد
بر زمین چون سرو از بی حاصلی باریم ما

حفظ صورت عاقبت بین را دعای جوشن است
در میان زنگیان، آیینه تاریم ما

گر چه ما را نیست وزنی در نظرها چون حباب
قدر ما این بس که دریا را هواداریم ما

سبزه خوابیده، زیر سنگ قامت راست کرد
از گرانجانی همان در زیر دیواریم ما

سینه اش را از خدنگ آه، جوشن کرده ایم
هر چه با ما می کند، گردون سزاواریم ما

کوه غم بر خاطر آزاده ما بار نیست
خنده رو چون کبک در دامان کهساریم ما

هیچ کس را دل نمی سوزد به درد ما، مگر
در سواد آفرینش چشم بیماریم ما؟

خود درآزاریم و از ما دیگران هم در عذاب
در حریم میکشان صائب چو هشیاریم ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.