هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر رضایت و قناعت شاعر به داشته‌هایش است، از جمله چشمه‌ی حیات و بی‌نیازی. او از غم‌های دنیوی مانند اسکندر و آب بقا بی‌نیاز است و به جای آن، به دعا و استقامت تکیه می‌کند. شاعر از غربت و ناسپاسی شکایت دارد اما با این حال، نسیم آشنایی را در کنار خود احساس می‌کند. او به رغم نداری‌های مادی، از آتش شوق و پرواز روحی برخوردار است و به جای تن‌آسانی، به پرواز معنوی می‌اندیشد. در پایان، شاعر از ناقص بودن خود و راه‌های نادرستش سخن می‌گوید اما همچنان به آشناهای معنوی در گوشه‌وکنار زندگی امیدوار است.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مضامین عرفانی و فلسفی است که برای درک عمیق‌تر، به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اشارات تاریخی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۶۹

دیده سیر و دل بی مدعا داریم ما
آنچه می باید درین مهمانسرا داریم ما

آبروی بی نیازی چشمه حیوان ماست
کی چو اسکندر غم آب بقا داریم ما؟

گر به درد و داغ روزافزون خود قانع شویم
برگ عیش آماده تا روز جزا داریم ما

جنگ دارد دولت دنیا و امنیت به هم
جا به زیر تیغ از بال هما داریم ما

خصم اگر بر دست و تیغ خویش دارد اعتماد
اعتماد تیغ بر دست دعا داریم ما

شکوه از غربت درین گلزار، کافر نعمتی است
آشنایی چون نسیم آشنا داریم ما

می کند دست دعا بی برگی ما را علاج
دست پیش مردم عالم چرا داریم ما؟

چون الف هر چند ما را از دو عالم هیچ نیست
ز استقامت سقف گردون را به پا داریم ما

خم نگردد بی ثمر شاخی و از بی حاصلی
خجلت بسیار ازین قد دو تا داریم ما

می برد خاکستر ما را به سیر لامکان
آتشی کز شوق او در زیر پا داریم ما

استقامت در مزاج سرو این گلزار نیست
از گل رعنای او چشم وفا داریم ما

از تن آسانی زمین گیر فراغت نیستیم
بال پروازی ز نقش بوریا داریم ما

رحم کن ای آفتاب عشق بر ما ناقصان
کز رگ خامی به دوزخ راهها داریم ما

زان خزان خوشتر بود ما را که ایام بهار
خار در پیراهن از نشو و نما داریم ما

(پاکبازی دست بر نام و نشان افشاندن است
منت روی زمین از نقش پا داریم ما)

(نان ما را شرم در دریای خون انداخته است
گنج ها نقصان ز شرم نارسا داریم ما)

(گر بود انصاف، از اعمال ناشایست ما(ست)
شکوه ای کز ساده لوحی از قضا داریم ما)

معنی بیگانه صائب سد راه ما شده است
ورنه در هر گوشه چندین آشنا داریم ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.